چندی پیش در خبرها خواندیم که یک شهروند اتریشی دختر جوان خود را به مدت 24 سال در زیر زمین 60 متری خانه حبس کرده و از او بهره ی جنسی می برده است و طی این چند سال از او صاحب شش فرزند شده بود.
جوزف که مهندس برق بوده است دختر خود را در نوزده سالگی بیهوش میکند و او را به زیر زمین خانه منتقل نموده است و اقامت اجباری و کابوس گونه ی الیزابت بیست و چهار سال به درازا میکشد. پدر الیزابت در این سال ها به دفعات به دختر خود تجاوز جنسی میکند و از او بهره ی جنسی برده.
درباره جزییات این خبر به اندازه ی کافی گفته اند و نوشته اند.
امروز خبری خواندم که برایم جالب توجه بود؟!
به نظر شما اگر این مرد(جوزف فریتزل)مسلمان بود و به طور مثال نام او حسین بن علی بود، رسانه های بین المللی و خبرگزاری ها چه نوع برخوردی با این رویداد میکردند؟!
چه حجمی از اخبار و تحلیل ها بر روی خروجی رسانه ها قرار میگرفت؟!
آیا خبرها حول جنایت چرخ میخورد و یامذهب جانی را مورد نقد و بررسی قرار میدادند؟!
اگر این پیر مرد روانی مسلمان بود. حتی همین وبلاگ ها و وب سایت های وطنی و فارسی زبان چه نوع تحلیل هایی را به رشته تحریر در می آوردند؟!
* * *
جوزف فریتزل از یهودیان کشور اتریش میباشد و بیشتر خبرگزاری هایی که تحت سیطره خبری صهیونیسم می باشند در این زمینه سکوت کرده اند و در باره ی مذهب او هیچ حرفی نمی زنند.
رسانه های خبری اینبار اصل لائیسیته و سکولاریسم خبری را به نا بر منافع قوم یهود کاملن رعایت کرده اند!!
دنیای امروز دنیایی پر از اخبار و اطلاعات است، کمی بیشتر اندیشه کنیم آیا خبرهای بیرون از مرزهای ایران بدون غرض و صادقانه به گوش ما می رسد؟!
در حاشیه ی دریای مدیترانه و در همسایگی لبنان، سوریه و اردن کشوری مجعول و ساختگی به وسعت 20770 کیلومتر مربع با نام اسرائیل قرار دارد .
14 می 1948 و بعد از یک دوره ی چند ساله تئوری پردازی های تئودر هرتزل ، ترور و حمایت دولت بریتانیا بنیان گذاران اولیه اسرائیل در بین سرزمین های فلسطینی اعلام موجودیت کردند .
کشوری با طول عمر تنها 60 سال که به زور سرنیزه و پاوندهای ملکه و دلارهای یهودیان صهیونیسم به وجود آمد.
ماهیت و فلسفه جنگجویانه ی این دولت باعث شد کشورهای عربی پیرامون و به طبع آن غرب و کل خاورمیانه تا این لحظه همواره در سایه نا آرامی و نوعی بی ثباتی قرار بگیرد .
شاید برخی بر این باور باشند که مارا با اسرائیل کاری نیست .
در پاسخ باید گفت خاورمیانه در حکم یک پیکر زنده میباشد که نقص و خلل در هریک از بخش های آن کل پیکره و سیستم را تحت تاثیر قرار میدهد.
تاریخ 60ساله رژیم اشغالگر قدس به ما نشان میدهد که ادامه حیات آن همیشه تابعی از بلوا و بی ثباتی در منطقه بوده است .
این دولت از آغاز به کار خود تا این لحظه حداقل وارد به هفت جنگ تمام عیار شده است که آخرین آن مربوط به دو سال قبل معروف به جنگ 33 روزه است که چیزی جز خفت و شکست هیمنه افسانه ایی اسرائیل در بر نداشت .
اما این روزها صداهای مشکوکی از تل آویو به گوش میرسد . مقامات بلند پایه آمریکایی مدام به منطقه رفت و آمد میکنند.
از فردا مانوری نظامی و درون شهری به مدت پنج روز سراسر اسرائیل را در بر میگیرد .محدوده ی این مانور از شمالی ترین نقطه اسرائیل یعنی جلیل تا بئرالشبع میباشد . باید بدانیم که این مانور از سال 1948 تا کنون سابقه نداشته است یعنی در واقع برای اولین بار است که چنین مانور بزرگی در اسرائیل انجام میشود.
اسرائیلی ها میگویند هدف از اجرای چنین مانوری مقابله با موشک‌هایی است که در صورت بروز هر جنگی، شهرهای اسرائیل را هدف قرار خواهند داد.
چند روز قبل نیز کمیته ایی سری به نخست وزیر اعلام کرده بود که در صورت حمله به ایران . ارتش و سپاه ایران اسرائیل را زیر شدید ترین حمله ی موشکی قرار میدهد و حتی از خاک سوریه و لبنان نیز اسرائیل مورد حمله ی موشکی قرار می گیرد.
اسرائیل به لحاظ وسعت جغرافیایی کشوری کوچک میباشد.و هیچگاه تاب مقاومت دراز مدت در مقابل حملات را ندارد.
فراموش نکنیم کشورهایی با وسعت اندک همواره در خطر نابودی بوده اند و اسرائیل هیچگاه به این حاشیه باریک جفرافیایی بسنده نخواهد کرد .به این دلیل که امنیت این حاشیه در بین همسایگان عرب متنفر و متوحش از اسرائیل همیشه زیر سوال خواهد بود.
سال ها قبل نیز در پی اعلام موجودیت دولت غاصب اسرائیل جنگی بین این کشور و اعراب( مصر اردن سوریه و عراق ) در گرفت که نهایتن با تدبیر سران اسرائیلی و تطمیع دولت مصر و حمایت آمریکایی ها به نفع اسرائیل به پایان رسید.
آیا دولت اسرائیل و شهروندان اشکنازی آن میتوانند همچون ایران هشت سال در مقابل ضربات جنگ مقاومت کنند . جواب بدون شک منفی خواهد بود .
در پایان متذکر میشوم که تحرکات چند روزه ی اخیر و رفت و آمد سران کاخ سفید به اسرائیل نشانه هایی از حوادثی ناخوشایند در نیمه اول سال شمسی جدید خواهد بود .
آیا بوش در آخرین ماه های حکومت خود به معرکه ایی جدید وارد خواهد شد ؟
آیا او به دنبال مشکل آفرینی برای جانشین احتمالی دموکرات خود خواهد بود ؟
سومین کشور پرجمعیت جهان و چهارمین کشور به لحاظ وسعت در کره ی جغرافیایی ایالات متحده ی آمریکا نام دارد. این کشور به عنوان بزرگترین اقتصاد به تنهایی 19% قدرت خرید جهانی را در اختیار دارد.
بطور نمونه ایالت کارولنیای شمالی در جنوب ایالات متحده از نظر تولید ناخالص داخلی برابر با سوئد در شمال اروپا میباشد و یا ایالت جورجیا Georgiaبا 386 میلیارد دلار درآمد تولید سالیانه به لحاظ قدرت اقتصادی برابر با کشور سوئیس میباشد.
تمامی پنجاه ایالت کشور امریکا از اقتصاد قدرتمندی برخوردارند( البته طی دوران ریاست جمهوری بوش اکثر ایالت ها از سیر نزولی در اقتصاد بی نصیب نمانده اند)
نظام سیاسی آمریکا بر پایه فدرالیسم آمریکایی بنا شده است Federal Government of the united states . افرادی همچون جرج واشنیگتن، توماس جفرسون، ساموئل آدامز و بنیامین فرانکلین به عنوان بخشی از founding fathers معماران جامعه ی آمریکا با ترس و بیم از به وجود آمدن پادشاهی در ایالات متحده ، سیستم حکومتی را به گونه ای طراحی کردند که هیچ نهاد و یا شخصی داری قدرت مطلقه نباشد.
(هرچند که به مرور زمان بر اختیارات رئیس جمهور افزوده شد و امروزه به قدرتی بزرگ نسبت به پارلمان و قوه ی قضائیه تبدیل شده است )
شناخته شده ترین شبکه های رسانه ایی دنیا همچون cnn,cbs ,fox newsو غول های بزرگ نرم افزاری و سخت افزاری همچون microsoft, Macromedia ,AMD,Intelدر آمریکا قرار گرفته اند .
دو شرکت نفتی بزرگ texacoوchevron نیز در خاک ایالات متحده قرار گرفته است
ایلات متحده در زمینه تولید علم و تحصیلات آکادمی نیز حائز رتبه ی اول میباشد و معتبرترین دانشگاه جهان یعنی هاروارد در ایلات متحده میباشد به این لیست میتوان دانشگاه ام آی تی و برکلی را نیز اضافه نمود.
بودجه ی نظامی سال گذشته ی میلادی در ایالات متحده چیزی در حدود 522میلیارد دلار (معادل دو و نیم برابر کل بودجه اتحادیه اروپا) تخمین زده شده است .
شاید یکی از دلایل عمده ی این کامیابیها این باشد که ایالات متحده از صدمات و آسیب های مستقیم دو جنگ جهانی اول و دوم به دور بوده است .
و این مسئله وام دار فاصله ی جغرافیایی این کشور از کانون در گیریهای دو جنگ جهانی بوده است (این موضوع در جغرافیای سیاسی قابل بحث میباشد)
مجموعه ایی از این اطلاعات نگارنده را بر آن داشت تا تحقیقات و مطالعات آینده ی خود در علوم سیاسی و جامعه شناسی را در این زمینه ( ایالات متحده) متمرکز کنم .( و به مرور زمان نتیجه ی مطلعه و تحقیقاتم را در این زمینه در حد بضاعت به رشته ی تحریر در بیاورم )
در پایان ذکر نکته ایی را لازم میدانم :
اگرچه ایالات متحده ی آمریکا در زمینه های مختلف اقتصادی نظامی و سیاسی از جایگاه ممتازی برخوردار است اما دلیلی بر ستایش محض و رعب از این امپراتوری نیست.
در مجموعه نوشتار بعدی نگاهی گذرا بر تاریخچه ی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا United States Presidential Election خواهم داشت.